کتاب فندقی و کار بزرگ
کتاب: فندقی و کار بزرگ
نویسنده: محمدرضا یوسفی
ناشر: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان
بریدهی کتاب (۱):
غروب شده بود که فندقی به خانه رسید. ننه نقلی دَم در نشسته بود و منتظر او بود؛ تا چشم ننه نقلی به فندقی افتاد گفت: ننه جان کجا بودی؟ دلم یک ذرّه شد.
فندقی بقچه اش را گوشه اتاق گذاشت و گفت: رفتم که یک کار بزرگ بکنم، اما چه فایده می بینی که دست خالی برگشته ام.
ننه نقلی لبخندی زد و گفت: بگو ببینم چه کار کردی که کار بزرگی نکردی؟
فندقی گفت: به درخت تشنه آب دادم، خرگوشی را از تله آزاد کردم، بچه های آبادی را آشتی دادم، گاو رَم کرده را رام کردم، راه آبادی را باز کردم، اما حیف هیچ کار بزرگی نکردم!
ننه نقلی روی سر فندقی دست کشید و گفت…
کتاب صوتی من دیگر ما (جلد اول)
فندقی ,کتاب ,نقلی ,کردم، ,کتاب فندقی